Bʀᴏᴋᴇ ᴏғғ

عضو
  • تعداد ارسال ها

    271
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

اعتبار در تالار

1,439 عالی

درباره Bʀᴏᴋᴇ ᴏғғ

  • درجه
    عضو
  • تاریخ تولد 11/17/2001

اطلاعات شخصی

  • محل زندگی
    زیرِ آسِمون
  • علایق
    :|

بازی هایی که عضوم

  • اکانت مستر90
    ڀـآڋڜآھ ڒٷٳڼـے
  • اکانت گرز
    Wtf!

آخرین بازدید کنندگان نمایه

149,747 بازدید کننده نمایه

بروزرسانی وضعیت تکی

نمایش تمام بروز رسانی های وضعیت توسط Bʀᴏᴋᴇ ᴏғғ

  1. یع روز یع پسرع از یع دخترع خوشش میاد ... میرع دنبالش و بالاخرع باهاش دوست میشع 

    بعد همینجوری کع راه میرن یع لامبورگینی میاد و جلویع اینا نگه میدارع 

    دخترع تا ماشین رو میبینع بع پسرع میگع : تو خیلی پسر خوبی هستی اما من نمی‌تونم زیاد پیادع راه برم ! برام ضرر دارع ! 

    از پسرع خدافظی میکنع و میرع سوار لامبورگینی میشع و ب راننده ی پسر میگع بریم .... 

    پسرع میگع کجا خانوم ؟! من راننده ی این آقا هستم ! لدفن پیادع شید! 

    بع سلامتی اون پسری  کع رانندع اون یکی پسر نبود ! اما به خاطر حرمت و غرور اون پسرع خودش رو جای رانندش جا زد ......