💙{4}🌟پسر آبی🌟{6}💙

لازمه از تو هم که کمک کردی اکانتم برگرده یه تشکر ویژه بکنم  ((((: 

به زیاد فروختن کم عادت دارم ! 


هِلووو اِوری بادی ( :

سلامتی دخترایی که بعضی شبا ...

حتی بهترین روانشناس دنیارو هم براشون بیاری به اندازه موزیک ارومشون نمیکنه

طُ بِشو گُله من...
من میشم رُله طُ میپیچم دوره طُ

سلام...

یه زمانی که بچه بودیم و تو مدرسه مشق بهمون زیاد میدادن و میگفتن اینقد بنویسید تا دستتون بشکنه میگفتیم عه چیه دبستان باو بریم راهنمایی کیف دنیا رو بکنیم دبستان تموم میشد میرفتیم راهنمایی مصیبت بد تر میشد که بهتر نمیشد گفتیم شاد دبیرستان دیگه عشق میکنیم تو مدرسه ولی نمیدونستیم سخت ترین سالا مال دبیرستانه .... 

دبیرستان هم با دعا خونی و خدا خدا کردن و گریه و زاری تموم شد سختیای شب کنکورو همه رو بیخی گفتیم ایول دانشگاهه میریم چهارسال بعد دیگه مرد شدیم خونه میخریم ماشین میخریم دیگه حسابی زندگی میکنیم در صورتی که حالا هم درس تموم شد و هم دانشگاه و رفتیم تو زندگی میبینیم سختی زندگی قابل قیاس با سختی های دیگه نیست . حالا آرزومون شده بریم دوباره درس بخونیم و تو باتلاق زندگی گم نشیم .... 

و تازه همه کل این سختیا به کنار میگن اون دنیا تازه از خواب بیدار میشی سختی اصلی تازه اونوره خدا بخیر کنه....

بریم سر اصل مطلب بعضی اوقات باید برای این زندگی از خیلی چیزا گذشت نمونش همین مجازی که بعضی جوونا رو از هر دو پا فلج کرده بعضی ها هم دارن ازش استفاده خوب میکنن اما برای زندگی اصلی دیگه وقتی واسه مجازی رفتن نیست پس تا یه مدت میریم تا این زندگیو از منفی بی نهایت به صفر برسونیم ما لیاقت بردار در جهت مثبت رو نداریم هه 

اگه کسیو تو این مدت ناراحت کردیمو چیزی گفتیم حلالیت میگیریم البته با این که دوبازه زود میاییم . من این تالارو میدم به خواهرم تا موقعی که نیستم...

خداحافظ به همگی کوچیکتونیم.......❤

          .                  یالله                      

سکوت کردیم یه مدت . دور از فاز های منفی

نشستیمو کار کردیم مثل جوجه های زخمی

نخواستیم.غمو و دردو سوزو آه و ناله فوران بشه

نشستیمو سکوت کردیم تا هر چی هست به خیر بگذره تموم بشه...

نشستیم یه گوشه فارغ از فکر پوچش،کارکردیم

صبح تا شب سگ دو دنبال یه لقمه نون و حلیم

نه شاعرم نه خواننده،دل میسوزه میخونه نه مثل رپر

هستم یه گوشه واس خودم، با سختیام میجنگم

قرار شده یکی یکی دشمنامو از جلو راهم وردارم

نه مثل تختیم و نه مثل پهلوونا گنده بک

ولی نه بی مرام و بی غیرت مثل خیلی از پسرای شهر

دل مثل شیر، سرعتِ یوز پلنگ، ولی عر عر نمیکنیم مثل خر

دیوار زندگیو بالا و پایین کردیم و رد پاشو فسیل کردیم

نه حافظیم نه سعدی، فقط حرف دلو قافیه بندی کردیم

.

.

.

فعلا بسه واسه نشون دادن قدرت 

واسه از بین بردن دشمنان خواهر

.

.

اینو میبینم و میدونم که یه روزی ، واکس میزنن کفشمو کار کنام 

اینا همونایین که شعر میگن با شعار علی بیت صدام...

.

.

تقدیم به پیام فرستاده شدهxantan ...بخون و بخونید ... یا علی

برایمان چه اورده ای مارکو؟

محصولی شگرف از ایران زمین به نام تخم مرغ لاکچری..

منتظرتیم .... 

اوراق شدن طیارم مبارک گازوییل های ریخته شده رو آسفالت ... /:

وقتی پدربزرگم رفت تازه معنی این جمله رو فهمیدم

كساني را كه بودنتان را قدر نميدانند با نبودتان ادب کنید...

قدرشو ندونستم پر زد رفت/:

❤روحش شاد❤

مگه درخته ارزو هارو کم دادیم کود بهش...

با پا برهنگان دوستی کن چون کفشی ندارند که در آن ریگی باشد...

ای دوست، شکر بهتر یا آن که شکر سازد

خوبی . قمر بهتر یا آنکه قمر سازد؟

ای باغ تویی خوش تر یا گلشن و گل در تو؟

یا آن که برارد گل،صد نرگس تر سازد؟

ای عقل تو به باشی در دانش و در بینش؟

یا آن که به هر لحظه صد عقل و نظر سازد؟

مولوی . دیوان شمس

قدم نو رسیده مبارک باشه سالار

کشمش  یک سال به فکر عرق شدنه

ده روز محرم میاد قاطی عدس پلو میشه گناهاش بریزه

حکایت خیلیاست.... 

در مـردها؛
حسی هست که اسمشو میذارن غیرت
و به همون حس
در خانمها
میگن حسادت
اما من به هردوشون
میگم عشــق
تا عاشـق نباشی 
نه غیرتی میشی نه حسود ...
 

برایمان چه اورده ای مارکو؟؟؟؟؟

قربان پس از تلاش فراوان برایتان سه کیسه هوای ناب تهران را ااوردهام 

بیایید نفسی چاق کنیم

نبین سرم پایینه...

اخه از بچگی آویزه گوشم کردم اگه کتاب مرام صد صفحه باشه 99تاش ادبه

+ برای رسیدن به رویاهات چیکارمیکنی?!

_می‌خوابم...

ما از عرش به فرش میبریم

دشمنامونو...

اگر به سمت نور قدم بردارى ، سايه ها هميشه پشت سرت قرار ميگيرند...

سفر به دور دنیا با «آب ، چهار تا چرخ،روغن و بنزین°»

پسری عاشق دختری نابینا میشه

هر روز وقتی میدیدش 

دختره میگفت؛

اگه چشمام میدید بهترین گلهای دنیا رو برات میچیدم

شبانه روز نگات میکردم

تو رو خوشبخت ترین مرد عالم میکردم

بعد از مدتی یکی پیدا شد

چشماشو هدیه داد به دختره

اولین بار که پسره رو دید فهمید که نابیناس

گفت؛ عمری خود نابینا بودم

نمیتونم  با یه نابینا زندگی کنم

خواست که پسره رو ترک کنه  

پسره فقط یه جمله گفت؛

هر جا میری مواظب چشمام باش‌...

‌  ------------------
 

آچین و واچین تموم شد

عمر منم حروم شد