...MEHDI...
عضو-
تعداد ارسال ها
13 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
بروزرسانی های وضعیت ارسال شده توسط ...MEHDI...
-
حَقیقَت باخت به خالِ گونه یِ خیال
زلف ریخته است گم شُد تویِ کویِ یار
یه جمعیت دلخوش به روشَنیهِ لامپ
همینا عِلَتِ خیس شدنِ چِشم هایِ ماه
-
خودتی خودتو تنهاییات...
خط رو دست خونی که میره و بند نمیاد
خودتی خودتو خودخوریات...
دردایی که میخوری مدام و کم نمیاد
خودتی خودتو دلخوریات...
بار تو چشمو اشکی که دیگه بند نمیاد
خودتی خودتو خوردگیات...
زخم دلتو درد زیاد
دل تنگ واسه بچگیات...
-
بریدم، تار و مارم ، داد و قالم و آه و نالمخوردن افسوسه راه و چارم برای نا آشنایی هاتونمن فقط چندتا گامی هم قدمی میخواستم از پاتونمنم و روز هاتون ، منم و سال هاتونمنم و نفرت از چهره های آشناتونمنم و رقص بدرود لای ساز هاتونساکن کثافته دونستن راز هاتونمنم... من ، تا دیروز آشناتون -
و من تنها موندم لای هم نوعاملحظه لحظه تحلیل میره نای هر دو پامکار من سوال ، راه من جدا...
