JιηWαηw
عضو-
تعداد ارسال ها
108 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
1
بروزرسانی وضعیت تکی
نمایش تمام بروز رسانی های وضعیت توسط JιηWαηw
-
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن:/
-
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچهای میگذشت راهزن دین و دل در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهره خندان شمع آفت پروانه شد
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت قطره باران ما گوهر یک دانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
-