JιηWαηw
عضو-
تعداد ارسال ها
108 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
1
تمامی ارسال های JιηWαηw
-
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن:/
-
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
مغبچهای میگذشت راهزن دین و دل در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهره خندان شمع آفت پروانه شد
گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت قطره باران ما گوهر یک دانه شد
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
-
-
again & again & again
4
-
تو کلاس که میشینیم ... یه بغل دستی دارم میگیره کل زنگو میخوابه ... درساشم صفر میگیره ... درسم نمیخونه و معمولا هم انقدر حرف میزنه که میندازنش بیرون
کاش مثل اون بودممدال طلای المپیاد ادبی اورد پارسال و الان بدون کنکور هر رشته ای که میخواد میره... فقط بدبختی خیلی با من حرف میزنه منم از درس انداخته
-
8
-
سلام ؛ اگه سیم کارتمو گم کرده باشم و از تلگرامم لاگ اوت کرده باشم؛ هیچ جوره نمیشه برگردوندش؟
-
کی پس مهراد هیدن میاد خواستگاریم خسته شدم از این همه صبر
-
بازی هایی که عضوم
-
اکانت مستر90
^ اِسـموکـِربویـز ^
یه لحظه خوندم استوکیومتری
-
اکانت مستر90
-
:))
-
به نام خداوند جان و خرد
فعولن فعولن فعولن فعل
-
از اروین میپرسیدی ازش خبر گرفتم
امروز یه دختره اسمش پردیس بود بهم پیام داد چرا به آروین پیام میدی و اینا ...
منم گفتم هوم؟
گفت من و آروین 4 ماهه با همیم
منم گفتم خوشبخت باشید
بعد من یه سال بعد هنوز بهش پیام میدادم احوال پرسی میکردم
همه که مثل من خوب نیستن:)
من برم درسمو بخونم