-
تعداد ارسال ها
1,382 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
23
بروزرسانی وضعیت تکی
نمایش تمام بروز رسانی های وضعیت توسط ¥ĈĦÂR♏ĪИǤ ßØ
-
شعری از ایرج میرزاسال ها بود تو را می کردمهمه شب تا به سحرگاه دعایاد داری که به من می دادیدرس آزادگی و مهر و وفاهمه کردند چرا ما نکنیموصف روی گل زیبای تو راتا ته دسته فرو خواهم کردخنجر خود به گلوگاه نگاهتو اگر خم نشوی تو نرودقد رعنای تو از این درگاهمادرت خوان کرم بود و بداد از پس و پیشبه یتیمان زر و مال و به فقیران بز و میشیاد داری که تو را شب به سحر میکردمصد دعا از دل مجروح پریشان احوالوه که بر پشت تو افتادن و جنبش چه خوشستکاکل مشک فشان با وزش باد شمالعوفی خسته اگر بر تو نهد منع مکننام عاشق کشی و شیوه آشوب احوال
نخند منحرف ://