مــیــلــاد

عضو
  • تعداد ارسال ها

    8
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

اعتبار در تالار

35 عملکرد معمولی

4 دنبال کننده

درباره مــیــلــاد

  • درجه
    تازه وارد
  • تاریخ تولد

بازی هایی که عضوم

  • اکانت مستر90
    افن اییم

آخرین بازدید کنندگان نمایه

3,915 بازدید کننده نمایه
  1. دیر درخواست دادی 

    ههه;)

  2. پدرش بهش گفت این ۱۰۰۰تا چسب زخم رو بفروش تا برات کفش بخرم …
    بچه نشست با خودش فکر کرد یعنی باید آرزو کنم
    ۱۰۰۰نفر یه جاشون زخم بشه تا من کفش بخرم ؟
    ولش کن ، همین خوبه … -_-

  3.  

    این روزا خرجم زیاد شده گرونی هم انقد بیداد میکنه
    جیبم دیگه جواب که نمیده هیچ، تازه سوالم میپرسه!!!

    :S

  4. یه بارم با مخاطب خاصـــــم رفتیم کــــوه
    لبه پرتگــــاه پاهاش سُر خورد دستاشـــو گرفتم که نره
    اما یاد این جملـــه افتادم که میگه عشقتـــــو رها کن اگه برگشت که
    مال توئه اگه نه از اولــــم مال تو نبوده
    منم دستاشــــو رها کردم دیگه برنگشت یعنی منـــــو نخواست بیشعور ! :(

  5. اگه یه موقع از جلوی خشکبار فروشی رد شدي،چشمت به پسته افتاد
    دلت شکست،مارو هم دعا کن! :|

  6.  

    یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ، ازش یه غول اومد بیرون
    بهم گفت آرزو کن
    گفتم یه خونه میخوام , گفت خب من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم !!؟؟
    خیلی منطقی بود لامصب !

  7. شما هم وقتی تو GTA مسافر کشی میکردین بعد از رسیدن به مقصد و گرفتن کرایه طرف رو میکشتین یا فقط من عقده‌اي بودم؟

  8. میری حموم آب داغو وامیکنی ۴۰۰ساعت وامیستی تاداغ شه

    حالا کافیه تودستشویی اشتباهی آب داغو وا کنی

    تو۲۰صدم ثانیه میرسه به ۱۲۰درجه سانتی گرادO.o

  9. ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮد استاد همیشه اول ﻓﺎمیلو می‌گفت ﺑﻌﺪ اسمو.

    وﻗﺘﯽ اوﻟﯿﻦ بار ﺻﺪاش ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎﻗﺮ ﺑﯿﺎد!!! با ﺣﺮﮐﺖ زﯾﮕﺰاﮐﯽ رفت ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ!! استاد گفت:چته؟

    ﭘﺴر :ﺧﻮدﺗﻮن ﮔﻔﺘﯿﻦ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎ.. ﻗﺮ ﺑﯿﺎد!! ﻫﯿﭽﯽ دﯾﮕﻪ! ﮐﻞ ﮐﻼس ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ!:D

  10. یه‌جوری موقع کارت‌ کشیدن

    دقت میکنم که مبادا یه صفر اضافه

    .

    .

    بزنم که انگار اونقد تو کارتم هست اصن:|

  11. یه بار به بابام ذل زده بودم یهو برگشت گفت چته مثه بز منو نیگا می‌کنی حیفه نون ؟؟؟

    گفتم هیچی میخاستم مثه سوباسا با ذهنم باهات حرف بزنم

    بزرگوار پاشد مثه کاکرو شوتم کرد تو کوچه

     

  12. فقط کافیه مامان آدم بفهمه که فردا امتحان داری!

    .

    .

    نفسم بکشی میگه: مگه تو فردا امتحان نداری؟؟ براچی همین حالا داری نفس می کشي؟؟؟