-
تعداد ارسال ها
230 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
5
درباره من
سلام
هستم ولی خستم
این شعر موردعلاقم
من خراب نگه نرگس شهلای توام
بی خود از بادهٔ جام و می مینای توام
تو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منی
من به تصدیق نظر محو تماشای توام
میتوان یافتن از بی سر و سامانی من
که سراسیمهٔ گیسوی سمنسای توام
اهل معنی همه از حالت من حیرانند
بس که حیرتزدهٔ صورت زیبای توام
تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان است
بس که شوریدهدل از لعل شکرخای توام
مرد میدان بلای دو جهان دانی کیست
من که افتادهٔ بالای دلارای توام
سر مویی به خود از شوق نپرداختهام
تا گرفتار سر زلف چلیپای توام
بس که سودای تو از هر سر مویم سر زد
مو به مو با خبر از عالم سودای توام
زیر شمشیر تو امروز فروغی میگفت
فارغ از کشمکش شورش فردای توام
دلنوشته من
دلشوره عجیبی دارم
زیر نور ماه
منتظر صدای در
زخم زبان جیرجیرک ها
دوباره عکس، شمع، نفس عمیق
لعنت بر این شب طولانی
فقط گرمای تورا می خواهم
تا دوباره طلوع کنم