پرچمداران

دلم می خواهد برگردم به دنیای کودکی...

سلامتی روزی که... اسمم تو گوشی مامانت سیو بشه .....دوماد گُلم ..... هه..

#زنـ ـدگـ ـی مـ ـث #دآورهـ ــ امـ ـآ تـ ـو #ـرآمـ ـوسـ ــ بـ ـآشـ ــ (:✌️

دوستان هیچ وقت تو جمع خونوادگی و فامیل فضل فروشی نکنید حرفای قلمبه سلنبه چرا میزنی تو ! جمعمون جمع بود خونواده اینا همه شولوغ پولوغ همهمه منم برای خودم داشتم زمزمه میکردم پسردایی ناتو اومد گفت سهیل چی میگی هی ورور ! من : بیشعور دارم ترنم میکنم یکدفه همه جا ساکن شد و گوشا تیز صدا های پراکنده از بین جمع : ترنم ؟ ترنم ! ترنم کیه دیگه هیچی حالا خرو بیار لوبیا بار بزن ! پسردایی ناتوه : ترنمو نگفته بودی من : آقا ترنم یعنی زمزمه ... پسردایی ناتوه : اِاِاِ جدیدا بهش میگن زمزمه ؛ قبلنا طبیب صداش میکردن این اواخر هم دُخی کی زمزمه شد ما خبردار نشدیم همهمه خان باجی های فامیل : - بیا اینم از پسر سربزیر فامیل ! - بله دیگه خواهر جوجه که همیشه زیر سبد نمیمونه - نه آبجی دخترای این دوره هار شدن من دیروز از درمانگاه بر می گشتم دیدم یه دختره ... درمانگا برا چی ؟ خدا بد نده نه رفته بودم آمپول بهروز رو بزنم... - پسر خوبمون که این باشه وای به حال بقیه - بله دیگه پسر خوشتیپ با کلاس تحصیل کرده مگه رو زمین میمونه مامانم : سهیل اینا چی میگن من : هیچی مامان این جوری که اینا میگن اسم نوت رو هم میذاریم صدف پسردایی ناتوه : حالا چرا صدف؟ مشکل شد دوتا صدف قبل از ترنم بوده ... اینه که میگم برای خودتون دردسر درست نکتید ، عادی حرفتون رو بزنید که پسردایی ناتوه خفتتون نکنه